کاهش تدریجی سهمیه بنزین وانت بارها و ساحل خواری در شهرک دریاکنار و خزر
تاریخ انتشار: ۲ فروردین ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۶۳۴۲۳۳
شما مخاطبان عزیز، از طریق شبکههای اجتماعی برای باشگاه خبرنگاران جوان، با شماره ۰۹۳۰۳۰۰۱۹۴۷ یا شناسه @shahrvandyjc پیامهای متعددی را در موضوعات مختلف ارسال کردهاید.
با سلام، در مورد کاهش تدریجی سهم بنزین وانت بارها گزارش تهیه کنید. چرا ماهانه از سهمیه ۱۰ لیتر کاسته میشود.
سلام، چرا در ادارات استان فارس تبدیل وضعیت ایثارگران را انجام نمیدهند کسانی که چندین سال زحمت کشیدند تکلیفشان چیست؟ لطفا پیگیری کنید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سلام، حدود ۵ ماه است که فاضلاب واقع در طیب ۱۴ در شهرستان آبادان گرفته است و کل کوچه را آب فاضلاب گرفته است و کسی رسیدگی نمیکند لطفا رسیدگی کنید.
با سلام، خواهش میکنم ساحل خواری و ساخت و ساز در حریم ساحل را در شهرک دریاکنار و شهرک خزر پیگیری کنید.
برای آموزش اصول تصویربرداری خبری اینجا کلیک کنید
باشگاه خبرنگاران جوان شهروند خبرنگار شهروند خبرنگارمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: شبکه های اجتماعی سوژه های خبری مشکلات مردم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۶۳۴۲۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
امروز با سعدی: که حال غرقه در دریا نداند خفته بر ساحل
گرم بازآمدی محبوب سیم اندام سنگین دل گل از خارم برآوردی و خار از پا و پا از گل ایا باد سحرگاهی گر این شب روز میخواهی از آن خورشید خرگاهی برافکن دامن محمل گر او سرپنجه بگشاید که عاشق میکشم شاید هزارش صید پیش آید به خون خویش مستعجل گروهی همنشین من خلاف عقل و دین من بگیرند آستین من که دست از دامنش بگسل ملامتگوی عاشق را چه گوید مردم دانا که حال غرقه در دریا نداند خفته بر ساحل به خونم گر بیالاید دو دست نازنین شاید نه قتلم خوش همیآید که دست و پنجه قاتل اگر عاقل بود داند که مجنون صبر نتواند شتر جایی بخواباند که لیلی را بود منزل ز عقل اندیشهها زاید که مردم را بفرساید گرت آسودگی باید برو عاشق شو ای عاقل مرا تا پای میپوید طریق وصل میجوید بهل تا عقل میگوید زهی سودای بیحاصل عجایب نقشها بینی خلاف رومی و چینی اگر با دوست بنشینی ز دنیا و آخرت غافل در این معنی سخن باید که جز سعدی نیاراید که هرچ از جان برون آید نشیند لاجرم بر دل کانال عصر ایران در تلگرام